استقرار مدیریت دانش عبارت است از پیادهسازی فرایندهای مدیریت دانش و اجرای آن در سطح سازمان. اما استقرار مدیریت دانش در یک سازمان به معنی پایان روند مدیریت دانش سازمان نیست. در ادامه برخی از فعالیتهای کلیدی مورد نیاز پس از استقرار مدیریت دانش در سازمان مورد بررسی قرار میگیرد. برای مطالعه بیشتر در این زمینه تا انتهای این مطلب با مشاوره مهندسی نداک همراه باشید.
زمانی که مدیریت دانش در یک سازمان استقرار پیدا میکند، به این معنی است که فرایندهای آن اعم از گردآوری و تولید تا بکارگیری و استفاده از دانش در سطح سازمان نهادینه شده است؛ یک ساختار حامی دانش در سطح سازمان ایجاد شده که تسهیم و اشتراکگذاری دانش را تسهیل میکند؛ فرهنگ سازمانی به سمت یک فرهنگ دانشمحور توسعه پیدا کرده است و کارکنان و افراد سازمان به آگاهی و شناخت خوبی از مباحث مدیریت دانش و ابزارها و تکنیکهای آن دست پیدا کردهاند. اما نکته حائز اهمیت پس از استقرار پیدا کردن مدیریت دانش در سطح یک سازمان این است که استقرار مدیریت دانش به معنی اتمام آن نیست. یکی از اشتباهاتی که غالباً سازمانها به آن دچار میشوند این تصور است که روند مدیریت دانش با استقرار پیدا کردن آن در سازمان به پایان میرسد.
مدیریت دانش، یک پروژه و فعالیت موقت و محدود به یک بازه زمانی کوتاه مدت و مشخص شده نیست، بلکه فرایندی بلند مدت است که پس از آغاز آن میبایست به صورت مداوم ادامه پیدا کند تا جایی که تبدیل به یک روند تثبیت شده در بطن فرایندهای کاری سازمان شود؛ به عبارت سادهتر مدیریت دانش پایانی ندارد. با این وجود برخی از اقدامات و فعالیتهای مدیریت دانش، پس از استقرار در سطح سازمان متفاوت از زمانی است که سازمان اقدام به پیادهسازی آن نموده است. در ادامه به برخی از مهمترین فعالیتهای مدیریت دانش اشاره میشود که پس از پیادهسازی آن، باید در سطح سازمان به اجرا دربیاید.
ارزیابی به معنی سنجش وضعیت موجود، شناسایی نقاط قوت، نقاط بهبود یافته، نقاط قابل بهبود و برنامهریزی جهت تقویت و بهبود آنها است. فرایند مدیریت دانش سازمان نیز به صورت مستمر نیازمند ارزیابی و سنجش است. این ارزیابی در مدیریت دانش معمولاً تحت عنوان ارزیابی و سنجش سطح بلوغ مدیریت دانش سازمان شناخته میشود. زمانی که یک سازمان اقدام به پیادهسازی مدیریت دانش مینماید، در وهله اول نیازمند سنجش سطح بلوغ و آمادگی خود در مدیریت دانش است. به این ترتیب وضعیت موجود سازمان مشخص شده و میتوان با بررسی تفاوت آن با وضعیت مطلوب و مورد انتظار مدیریت دانش، به یک نقشه راه کاربردی و کارآمد دست پیدا کرد. زمانی که مدیریت دانش در سطح سازمان استقرار یافته و به اجرا درآمد، ارزیابی و سنجش بلوغ مدیریت دانش مجدداً ضروری است. ضرورت انجام این ارزیابی این است که سازمان با بررسی وضع فعلی خود در مدیریت دانش و مقایسه آن با نتایج نخستین سنجش بلوغ، میتواند به یک دیدگاه کلی در مورد شیوه پیشرفت خود در مدیریت دانش دست پیدا کند. به این ترتیب نتیجه تصمیمگیریها و اقدامات صورت گرفته جهت توسعه و پیشرفت مدیریت دانش سازمان به وضوح قابل شناسایی است.
یکی از اقدامات دیگری که در هنگام اجرا و پیادهسازی مدیریت دانش در سازمان به اجرا در میآید، ترسیم نقشه دانشی سازمان و استخراج درخت دانش سازمانی است. درخت دانش سازمان، یک نمای شماتیک و گرافیکی از فیلدها و حوزههای دانشی سازمان را به تصویر میکشد و در اجرای صحیح فرایندهای مدیریت دانش نقش موثری ایفا میکند. با این حال منطقی است که نسخههای ابتدایی این درخت ممکن است از جامعیت لازم برخوردار نباشند. پس از استقرار مدیریت دانش و ادامه فعالیتهای آن، کاستیها و نقاط ضعف درخت دانش سازمان به صورت تجربی و در بطن اجرای فرایندهای مدیریت دانش در سطح سازمان شناسایی میشود. به این ترتیب نیاز خواهد بود تا درخت دانش سازمان به صورت مستمر مورد بازنگری قرار گیرد و در صورت نیاز، نسخه جدید و کاملتری از آن طراحی و ارائه شود.
آموزش یکی از ارکان مهم در نهادینهسازی فرایندهای مدیریت دانش در بین افراد و کارکنان سازمان است. غالب فعالیتهای آموزشی سازمانها در حوزه مدیریت دانش، صرفا محدود به زمانی است که اقدام به پیادهسازی مدیریت دانش نمودهاند و در تلاش هستند تا مدیریت دانش را در سطح سازمان و به کارکنان و افراد خود معرفی کنند. پس از استقرار مدیریت دانش، این آموزشها به تدریج کمتر میشود. هرچه سطح بلوغ سازمان در مدیریت دانش بالاتر میرود، به همان میزان مباحث و فعالیتهای مدیریت دانش از جمله ثبت دانش نیز از سطح ساده و ابتدایی خارج شده و به تدریج دارای پیچیدگیهای بیشتری میشوند. از سوی دیگر آموزش نیروهای جدیدالورود و تازهکار نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این هنگام نیاز است تا مدیران، تصمیمگیران و متولیان مدیریت دانش سازمان، نسبت به ادامه فعالیتهای آموزشی در سطح سازمان خود پایبند باشند. با این وجود شیوه آموزش به کارکنان و افراد یک سازمان ممکن است تغییراتی داشته باشد. به صورت کلی شیوههای برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی حضوری و غیرحضوری، استاد-شاگردی، یادگیری حین اقدام و … از جمله روشهای مرسوم در بحث آموزش کارکنان سازمان است.
اجرای برنامهها و فعالیتهای مدیریت دانش همانند هر برنامه و فعالیت دیگری نیازمند برخی ابزارها و تکنیکها است که تحت عنوان ابزارها و تکنیکهای مدیریت دانش شناخته میشوند. هر یک از این تکنیکها و ابزارها به صورت کلی برای یک یا چند فرایند مدیریت دانش مورد استفاده قرار میگیرد. به صورت کلی تعداد زیادی از ابزارها و تکنیکهای مدیریت دانش توسط متخصصین این حوزه ارائه شده است و در دستهبندیهای مختلفی مثل ابزارهای فناورانه و غیرفناورانه تقسیمبندی شدهاند. اما با این وجود به دفعات بالا قابل مشاهده است که تکنیکها و ابزارهای مورد استفاده یک سازمان برای مدیریت دانش، محدود به ابزارها و تکنیکهای انگشتشماری است که هنگام پیادهسازی مدیریت دانش از آنها استفاده شده است. از یادگیری و استفاده از تکنیکهای جدید واهمه نداشته باشید و از آنها در برنامه مدیریت دانش خود استفاده کنید.
یکی از نکات مهم در اجرای یک برنامه مدیریت دانش صحیح و ایجاد فرهنگ مبتنی بر مدیریت دانش، سیستمهای انگیزشی و تشویق کارکنان و افراد سازمان به مدیریت دانش است. ارائه پاداش در هر قالب و به هر شیوهای منجر به افزایش تمایل کارکنان نسبت به مدیریت دانش و استفاده از فرایندهای آن میشود. به همین دلیل پس از استقرار یافتن مدیریت دانش نباید سیستم انگیزشی خود را کنار بگذارید. بلکه باید آنرا به صورت مستمر ادامه داده و در صورت لزوم توسعه دهید. ارائه پاداش و تشویق کارکنان میتواند به اشکال مختلفی از جمله پاداش نقدی و غیرنقدی، ارتقاء مرتبه شغلی و سایر موارد مشابه باشد.
دانلود استقرار مدیریت دانش پایان راه نیست!
حجم فایل:
دیدگاهتان را بنویسید