رشد سریع تجارت الکتروینک در اینترنت سکویی برای تغییر سریعتر از همیشه دانش سازمانی فراهم میکند. فرایندی که بوسیله آن داراییهای دانش سازمان طی زمان تغییر میکنند تا بر فشار ناشی از تغییر محیط غلبه شود، تکامل دانش نامیده میشود. در این مقاله به منظور بررسی این مسئله که آیا استراتژیهای مختلف تکامل دانش بر عملکرد سازمانی در شرایط مختلف تأثیر میگذارند، نظریه تناسب استراتژیک را انتخاب میکنیم. این مفهوم را از تکامل طبیعی انتخاب میکنیم تا دو استراتژی تکامل دانش را تعریف کنیم؛ جهش دانش که به منابع داخلی دانش تکیه دارد و انتقال دانش که از منابع خارجی از قبیل جوامع آنلاین و مشاوران حرفهای بهره میجوید. به منظور بررسی آثار استراتژیهای مختلف بر عملکرد سازمانی ارزیابی با کارت امتیاز متوازن (BSC) صورت گرفت. نتایج نشان میدهند که جهش و انتقال دانش بر جنبههای مختلف عملکرد سازمانی تأثیر دارند. به علاوه، دیده شده که بسیاری از عوامل صنعتی از قبیل تغییر محیط، فشردگی دانش و عوامل سازمانی از جمله توانایی IT و اشتراک گذاری فرهنگ تأثیر تعدیل کنندهای دارند. یافتههای این پژوهش به سازمانها کمک خواهد کرد که استراتژی مناسبی برای افزایش دانش انتخاب کنند و مسیرهای جدید بیشتر را روشن کنند.
این پژوهش به بررسی مدلی جامع متشکل از چند رابطه بین رهبری تعاملگرا و تحولگرا، فرایند مدیریت دانش (KM) و عملکرد سازمانی میپردازد. دادهها از مدیران منابع انسانی و مدیران کل شاغل در ۱۱۹ شرکت خدماتی گردآوری شدهاند. تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی برای تحلیل فرضیههای پیشنهادی استفاده شدهاند. نتایج نشان میدهند رهبری تحولگرا تاثیرات قوی و مثبت بر فرایند KM و عملکرد سازمانی بعد از کنترل تاثیرات رهبری تعاملگرا دارد. علاوه بر این، فرایند KM تا حدی واسطه رابطه بین رهبری تحولگرا و عملکرد سازمانی بعد از کنترل تاثیرات رهبری تعاملگرا است. کاربردهای آتی و دستورالعملها برای تحقیقات آتی نیز بررسی شدهاند.
این مقاله به پیشنهاد رویکردی برای سنجش عملکرد مدیریت دانشِ (KM) دانشگاه علوم فناوری از دیدگاه رقابتی میپردازد. این رویکرد فرایند شبکه تحلیلی (ANP) – نظریه تصمیمگیری چند مقولهای- را یکپارچه میسازد و مناسب برای پرداختن به اطلاعات ملموس و ناملموس، همراه با کارت امتیازی متوازن (BSC) حاوی چهار چشمانداز از جمله چشمانداز مشتری، چشمانداز کسب و کار داخلی، چشمانداز یادگیری و نوآوری و چشمانداز مالی است، چشماندازهایی که بهعنوان شاخصهای سنجش عملکرد KM (KMPM) انتخاب شدهاند. این مقاله سه هدف مهم را دنبال میکند: (۱) روشی برای مقایسهی عملکرد مدیریت دانش سازمان با رقبای عمدهاش پیشنهاد میکند تا اطلاعاتی موثر برای بهبود KM، افزایش کیفیت تصمیمگیری و درک مشخص جهتگیری فعالیت برای کسب مزیت رقابتی ارائه کند؛ (۲) به بررسی موردی شامل یافتههای فراوان میپردازد که وضعیتهای سازمان موردی را در برابر رقبای عمدهاش نشان میدهد و به طور ضمنی میگوید که دانشگاه علوم فناوری باید خلق و انباشت دانش را برای رسیدن به رقبای خود تقویت کند و (۳) این مقاله ماهیتی عمومی دارد و هر سازمانی میتواند از آن منتفع شود. نتایج اثبات میکنند که روش پیشنهادی بهعنوان ابزار سنجشِ کل KM سازمان قابل اجرا است.