دانش و ارائه تعریفی معنادار برای آن، زمانی که صحبت از مدیریت دانش است، اولین و مهمترین بحثی است که مطرح میشود. گرچه بسیاری از محققان و صاحب نظران به وجود و اهمیت این نوع خاص از دانش پی بردهاند، اما تعداد محدودی آنرا به درستی تعریف کردهاند. در ادامه این مطلب مباحثی نظیر دانش چیست؟، تعریف دانش، انواع دانش و معنی و مفهوم آن مورد بررسی قرار میگیرد.
برای مطالعه بیشتر در این زمینه تا انتهای این مطلب با مشاوره مهندسی نداک همراه باشید.
دانش (Knowledge) به معنای اطلاعات قابل درک و ارزشمندی است که در پرتو تجارب و بستر آگاهیهای فردی شکل گرفته و نهادینه میشود و به حل مسئله میانجامد. اگر چه این مفهوم ماهیت فردی و ضمنی دارد، اما وقتی تسهیم میشود توسعه مییابد و ماهیت سازمانی و آشکار پیدا میکند. مدیریت دانش با هدف مدیریت این سرمایه استراتژیک، اما ناملموس مطرح گردید.
زمانی که صحبت از تعریف دانش میشود، معمولاً هرم ۳ سطحی داده، اطلاعات و دانش ارائه میشود. تمایز میان اطلاعات و دانش غالباً فرایند دشواری است. برخی معتقدند دانش، پیوندی است که افراد بین اطلاعات و کاربردهای نیروی بالقوه آن میسازند؛ ضمن اینکه دانش به عمل، نزدیکتر از اطلاعات و دادههاست.
ارائه تعریفی روشن از تفاوت بین اطلاعات و دانش مشکل است، زیرا هر دوی آنها فراگیرند و معمولاً به جای یکدیگر بکار میروند. علاوه بر این، اغلب برداشتهایی متفاوت درباره اینکه «آیا یک تکه خاص از اطلاعات ثبت شده عملاً دانش تلقی میشود یا خیر؟» وجود دارد. دانش ثبت شده یقیناً حاوی اطلاعات زیادی است.
دانش یا علم؟
یکی از مسائل مهم در پیادهسازی مدیریت دانش در هر سازمانی، کسب درک مناسب از مفهوم دانش میباشد. نکته مهمی که در این خصوص بایستی در نظر گرفته شود، تفاوتی است که بین مفهوم دانش (knowledge) و علم (Science) وجود دارد. علم یکی از انواع دانش میباشد که نیازمند تحلیل و اثبات به روشهای خاص میباشد ولی مفهوم دانش یا دانایی به مراتب سادهتر است.
دانش و علم غالباً در نظر بسیاری از افراد، یکسان و هم معنی در نظر گرفته میشوند. در صورتی که واژه دانش هم معنی و مترادف واژه علم نیست. دانش ترجمه عبارت “knowledge” است؛ در صورتی که علم ترجمه عبارت “science” است. مفهوم عمومی از واژه علم این است که علم، معرفتی است که از طریق بکارگیری روشهای علمی ایجاد میشود. علم مبتنی بر مجموعهای از قواعد قاعدهمند جهت بررسی و حصول نتیجه از یک موضوع است.
در مقابل، مفهوم دانش، عموماً یک معنی ادراکی را به دنبال دارد. دانش مجموعهای از ادراک، دانستهها، تجربیات و مشاهدات است.
آنچه که به صورت آکادمی و در مراکز علمی و پژوهشی تدریس میشود، غالباً علم محسوب میشود؛ برای مثال زمانی که فردی از دانشگاه فارغالتحصیل میشود، صرفاً بر جنبه علمی یک حوزه اشراف دارد و ممکن است در بدو ورود به بازارکار، توان اجرای کامل مسئولیتهای خود را نداشته باشد. زمانی که این علم و دانستههای فرد، با ادراک و تجربیات او ترکیب میشود، فرد به دانش تخصصی آن حوزه دست پیدا میکند.
به این ترتیب میتوان اینگونه نتیجه گرفت که علم، بخشی از دانش است و دانش در یک سطح بالاتر و کلانتر از علم قرار دارد.
معمولاً در حوزههای مختلف علمی هر واژه به گونهای خاص معنی میشود و هر واژه با توجه به شرایطی که از آن استفاده میشود، معنی خاصی میگیرد؛ این موضوع برای واژه دانش نیز صادق است. اندیشمندان مختلف، از دیدگاههای متفاوتی دانش را تعریف کردهاند. برخی دانش را بر مبنای کارکرد آن تعریف کرده و برخی دیگر آنرا با توجه به چگونگی شکلگیری و برخی دیگر با دیدگاههای دیگر، دانش را تعریف کردهاند.
در هر حال آنچه مسلم است این است که میتوان با آشنایی با تعاریف مختلف، ابعاد و مصادیق این امر را بیشتر شناخت و آنرا بهتر بکار برد. دامنه تعاریف ارائه شده در خصوص دانش، از کاربردی تا مفهومی و فلسفی و از نظر هدف از محدود تا گسترده را شامل میگردد.
برخی از تعاریف ارائه شده در خصوص دانش به شرح ذیل میباشند:
گروه دوم که «سیوبی» آنها را گروه دانش – فرآیند مینامد، دانش را برحسب فلسفه، روانشناسی و جامعهشناسی تعریف میکنند. این دو گروه با هم همپوشی ندارند. آنها به مفهوم دانش از نقاط شروع متفاوت نزدیک میشوند. اولین گروه، یعنی دانش – شیء که جهتگیری داده / اطلاعات متخصصان فناوری اطلاعات را منعکس میکنند، دانش را به راحتی بهعنوان هدف اطلاعاتی درک میکنند، ولی مدیران تجاری، ممکن است دانش را بهعنوان یک فرایند مورد ملاحظه قرار دهند و آنرا موجودیتی تلقی کنند که در کارکنان سازمان و فرایندهای کسب و کار تجسم یافته است.
دانش و تعاریف مختلفی که برای آن ذکر گردید، در سازمانها در حکم ارز یا ثروت ارزشمند برای کسب و کار به حساب میآید و از آن میتوان بهعنوان یک نوع دارایی فکری یاد کرد. حتی بیشتر از داراییهای فیزیکی سازمان مثل زمین، نیروی کار و سرمایه، به شرطی که امکان توزیع و قابلیت دسترسی برای همه افراد با توجه به سطح و نیازهای آنها فراهم شده باشد.
سؤال اینجاست وقتی در بحث مدیریت دانش صحبت از دانش میکنیم، آیا میتوان مرزی بین دیدگاههای مختلف در مورد دانش از نظر ذهنی، ظاهری و محتوا قائل شد؟
واقعیت نشان میدهد که همه این مفاهیم به نحوه استفاده و بهرهبرداری از دانش بستگی دارد و در موقعیتهای مختلف ممکن است به یک یا چند مورد آن به صورت متعامل نیاز باشد؛ به عبارت دیگر شاید بهتر است بگوییم نمیتوان به گونهای مشخص مرزی شفاف بین آنها قائل شد که بدون تأثیر و تأثر متمایز و متفاوت از یکدیگر باشند.
وقتی که دانش سازمانی مطرح میشود، منظور همه دادهها، اطلاعات، دانش و خرد با شدت و ضعف در موقعیتهای مختلف میباشد.
از این رو دانش در یک سازمان عبارت است از :«هرگاه واقعیت یا موقعیت دانستن چیزی به همراه آگاهی و فهم از طریق تجربه، مطالعه، اکتشاف و ارتباط ذهنی بدست آمده باشد، میتواند در مغز یک فرد یا در فرآیندهای سازمانی، تولیدات، امکانات، سیستمها و اسناد، ثبت شود. همانطور که از این تعریف بر میآید اطلاعات خام در کمیت حجیم نمیتواند خود به خود و به تنهایی مسائل کسب و کار را حل کند، ارزش آفرینی کند یا موجب افزایش مشارکت و عملکرد شود، بلکه نیازمند جذب و درونی نمودن اطلاعات از طریق برقراری ارتباط ذهنی و فهمیدن آنها در زمینه و الگوهای مشخص میباشد.»
دستهبندیهای مختلفی برای دانش ارائه شده است. متخصصان و پژوهشگران این حوزه، براساس نیازهای مختلف، دستهبندیهای گوناگونی برای دانش ارائه نمودهاند. در ادامه به بررسی چند دستهبندی مطرح دانش پرداخته خواهد شد.
در یکی از دستهبندیهای مطرح، دانش به سه دسته “دانش فردی”، دانش سازمانی” و “دانش عمومی” تقسیم میشود. در ادامه به تعریف هر یک از آنها پرداخته خواهد شد.
دانش فردی:
دانش در اصل به شکل دانش فردی است. دانش فردی، دانشی است که مبتنی بر ترکیبی از آموزش رسمی، تجارب شخصی و ادراکات فرد است. مبتنی بر فرد بودن به این معنی است که اگر دو فردی با شرایط یکسان زندگی وجود داشته باشند که در معرض آموزش یکسانی قرار بگیرند، دانش فردی آنها با یکدیگر متفاوت خواهد بود.
بخش قابل توجهی از دانش فردی صرفاً در ذهن فرد باقی خواهد ماند و قابل انتقال به دیگران نیست.
دانش عمومی:
مبنای مدیریت دانش در ابتدا بر دانش عمومی متمرکز بود. این نوع از دانش در کتابها، مقالات، راهنماهای مرجع، استانداردها، پایگاههای اطلاعاتی و امثال آن برای تمامی افراد در دسترس است. دانش عمومی در واقع دانش فردی است که در دسترس دیگر نفرات نیز قرار گرفته است.
دانش سازمانی:
دانش سازمانی، به مجموع سرمایههای فکری و داراییهای دانشی موجود در یک سازمان اطلاق میشود که تمامی فعالیتها، فرایندها، تصمیمگیریها و اقدامات درون یک سازمان مبتنی بر آن صورت میپذیرد. دانش سازمانی در واقع ترکیبی از دانش فردی کارکنان سازمان و دانش عمومی در دسترس سازمان است.
یکی از مطرحترین و شاخصترین دستهبندیهای دانش، تقسیم آن به دو دسته دانش نهان و دانش آشکار است که توسط «پولانی» ارائه شده است.
دانش آشکار (صریح):
دانش صریح یا دانش کدگذاری شده، بیان کننده دانشی است که در قالب زبان نظاممند و رسمی، قابل انتقال است. این دانش میتواند در ذخایر کتابخانهها، آرشیوها و پایگاههای اطلاعاتی ذخیره شده و براساس یک مبنای متوالی ارزیابی شود. دانش صریح یک دانش گسترده است که میتواند به سادگی شکلدهی شود. کتابها، مقالات، فایلهای صوتی و تصویری، اسناد و مستندات و موارد این چنینی، همگی جلوهای از دانش آشکار یا صریح هستند.
دانش نهان (ضمنی):
دانش نهان، در نقطه مقابل دانش آشکار قرار دارد. این دانش گنجینهای در ذهن افراد است و ترکیبی است از تجربیات، ادراک و آموختههای فرد. دانش ضمنی از مدلهای ذهنی، باورها، دانستهها و اعتقادات هر فرد تشکیل میشود که آن چنان در ذهن وی جای گرفتهاند که بدیهی تلقی میشوند. دانش ضمنی، ریشه در درون افراد دارد و انتقال آن به دیگران و بیان آن در قالب کلمات یا مستند نمودن آن، دشوار است.
دانشمندانی همچون «لیلز و شوونک»، «تینی و شواتز»، «کونلین»، «گارد» و «آدلر» دانش سازمانی را به دو دسته دانش رسمی و غیررسمی طبقهبندی نمودند. این دانشمندان تفاوت و نقطه تمایز دانش رسمی از دانش غیررسمی را در قالب مواردی که در ذیل به آنها اشاره شده است، خلاصه نمودهاند.
ماهیت و محتوی اطلاعات و دانش سازمانی:
دانش رسمی مبتنی بر جملات بایدی و الزامات قانونی است، در حالی که دانش غیررسمی، مبتنی بر مفروضات، استنباطها، استدلالها، ایدهها، دیدگاهها و عقلانیت نهفته در پس تصمیمات میباشد.
روش تهیه و تنظیم دانش سازمانی:
دانش رسمی، براساس قوانین و مقررات، با توجه به شرح وظایف تهیهکننده یا دستور مافوق تهیه میشود، اما دانش غیررسمی، بر اساس استراتژیهای مدیریت دانش در سازمان، از طریق مصاحبههای عمیق با تصمیمگیرندگان و سایر روشهای ثبت و تحقیق مناسب تهیه میگردد.
هدف:
هدف از خلق دانش رسمی، ثبت و نگهداری اطلاعات ضروری برای نیازهای آتی است، اما هدف از ایجاد دانش غیررسمی، ثبت و نگهداری دانش سازمانی به منظور تحلیل، ارزیابی، توسعه و ترویج آن در سازمان و تقویت یادگیری سازمانی است.
شکل و ساختار:
دانش رسمی در قالب گزارش، دستور جلسه، برنامهها و آییننامه ارائه میشود، اما دانش غیررسمی به شکل سیستمهای دانش محور، سیستم اطلاعات مسئله محور، تجزیه و تحلیل صورت جلسات و نامههای اداری و سایر الگوهای مسئله محور یا مورد محور ارائه میگردد.
ضرورت و اهمیت:
اغلب موارد تداوم فعالیتهای جاری سازمان در گرو تهیه و تنظیم دانش رسمی است. ضرورت دانش غیررسمی در حفظ، توسعه و انتشار دانش سازمانی و استفاده از آن بهعنوان مزیتی رقابتی است.
دامنه استفادهکنندگان از دانش سازمانی:
دامنه استفادهکنندگان از دانش رسمی، نسبتاً محدود است اما همه افراد سازمان و در مواردی پژوهشگران مدیریت از دانش غیررسمی استفاده میکنند.
منبع: مشاوره مهندسی نداک
دانلود دانش چیست + تعریف و انواع دانش
حجم فایل:
دیدگاهتان را بنویسید